مردی که عاشق همکارش میشود و زن به عشق او جواب رد میدهد، دورهای نقاهت را می گذراند و احساسات خود را زیر و رو میکند تا مرهمی بیاید بر این درد
کتاب برخلاف اینکه رمان نیست اما سیر منطقی دارد، حرفهای شاید تازه، و البته صادقانه
من کتابشو دوست داشتم. ولی راستش رو بخواید به مرد حق نمیدم که انقد ناله کنه! طرف تو همین کتاب حداقل از پنج شیش تا عشق قبلیش و زن طلاق دادهش حرف میزنه. واقعا دلم میخواد ببینمش بزنم زیر گوشش. همهی رو امتحان کردی حالا اومدی برا من عاشق شدی؟ ولی خب کتاب خوبی بود.
ازون کتاباییه که زیر همه جملههاشو آدم خط میکشه. اما نیمه دومش دیگه اینجوری نبود. من نیمه اولش رو بیشتر دوست داشتم. از یه جایی به بعد فقط میخواستم تموم شه.
ویرایش نزدیک به صفر. حتی رو مینویسید حتا؟؟؟ بعد یه فصلش اسمش پیش از طلوع بود، به انگلیسی نوشته بود before sunset ( پیش از غروب ) ؛ خب عزیز من اگه انگلیسی بلد نیستی هیچ نیازی نیست اسم فصلا رو به انگلیسی هم بنویسی! خلاصه که یه کتاب خوب با یه ویرایش بد میره رو اعصاب آدم
درباره این سایت