امشب لایو علی‌علیزاده و میلاد گودرزی رو دیدم. من خودم تلویزیون زیاد نمی‌بینم، یعنی خب تو خوابگاه که تلویزیون نداریم، پیگیرشم نبودم. ولی واقعاً باورم نمیشد مثلاً وسط برنامه علی ضیا بیاد بگه تقصیر خودتونه که سرویس ارزش افزوده رو غیرفعال نکردین و هشتصد تومن از حسابتون کم شده !! یا مثلاً گفتن همین برنامه توی ایران مال ضبط شده :/ ( بگذریم از اینکه من کلاً هنوز ایران مال رو درک نمیکنم. ) 

بعد در مورد امامی صحبت شد، که چجوری پولشویی کرده. از صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه، بعدم شهرزاد و پایتخت و . رو ساخته. یعنی بهانه‌ش اینا بوده. البته قبل از این اصلاً نمیدونستم پولشویی دقیقاً یعنی چی، الانم نمیدونم، یکم ولی واضح تر شد برام. که مثلاً با بازیگر قرارداد میبندن یک میلیارد، صد میلیون بهش میدن، نهصد میلیون دیگه رو میزنن به جیب، کسی بیاد بپرسه پولو چیکار کردی میگه دادم به فلانی، کار فرهنگی کردم. 

و مثلاً گفت به حساب محسن تنابنده و الناز شاکردوست مستقیماً پول ریخته امامی، در حالی که تمام قراردادها باید با واسطه‌ی تهیه کننده انجام بشه. 

بعد علیزاده گفت اصلاً توی انگلیس این نوع تبلیغات وسط برنامه جرمه، یعنی نمیتونی لابلای حرفات جوری که مخاطب نفهمه این الان تبلیغه یا چی، بیای تبلبغ کنی و از اسپانسر بگی. رسانه‌ی ما هم که صددرصد ملیه که اصلاً دیگه هیچی. مثلاً BBC انگلیسی چون رسانه دولتیه، حتی یک دقیقه هم تبلبغات به هیچ نحوی حق نداره داشته باشه.

دیگه از این صحبت کردن که اگه رسانه به وظیفه خودش عمل کنه، میتونه در حد یه قوه قضاییه باشه، یعنی انقدر مطالبه‌گریش قوی باشه کسی مثل امامی جرئت نکنه تو روز روشن پولشویی کنه، چون بترسه آبروش تو اذهان عمومی از بین بره. 

و اینکه گفتن اگه تلویزیون دنبال جذب مخاطبه، نمیتونه با برنامه‌های سرگرمی مخاطبو جذب کنه، چون اینکه طرف دورهمی رو میبینه، اامی نمیاره که اخبار هم بشینه ببینه. یه دکمه رو میزنه بعدش میشینه بی‌بی‌سی فارسی نگاه میکنه. و اگه واقعاً میخواد قدرت پیدا کنه، اعتماد عمومی جلب کنه، اتفاقاً راهش همینه که از این آنتن برای مطالبه گری استفاده کنه. و اگه مثلاً شبکه سه که نود فوتبالی داره ( داشت!)، یه نود اقتصادی هم داشته باشه، اون حتی مخاطب بیشتری هم میاره. بعنی همونطور که زنگ میزنن به داور میگن جرا اینجا پنالتی گرفتی، باید یه نود اقتصادی هم باشه زنگ بزنن بگن اقای فلانی شما این بودجه رو از کجا گرفتی و غیره‌. 


این بخشایی بود که برا خودم جالب بود. و آهان اینم گفتن که تو ذهن مردم، باید سعی بشه دوقطبی‌های جدید ایجاد بشه، یعنی به جای اینکه ما وقتی پایتختو نقد می‌کنیم؛ همچنان دو سوی نگاهمون ارزشی و غیرارزشی، قبل انقلابی و بعد انقلابی، حجاب و بی‌حجابی و و و باشه؛ باید مردم ازینا گذر کنن و به این فکر کنن که بودجه‌ش از جیب کی رفته، مردم به اونا خندیدن یا اونا به ریش مردم، اسپانسر کی بوده و اینجور مسائل. ولی خب همچنان اون دوقطبی‌های قدیمی پرمخاطب‌ترن و این نیاز به تغییر داره. 


بعد من خودم همیشه فیلمای کره‌ایو می.دیدم، واقعاً رسانه‌شونو دوست داشتم، و برام عجیب بود که مثلاً فلان تمدار چرا انقد براش مهمه که ازش تو خبرا چی بگن، حالا فوقش بعدش میره تکذیب میکنه دیگه. و حالا فهمیدم که اینجور نگاه کردنم، تحت تاثیر همون چیزی بوده که از رسانه تو ایران دیده بودم. در حالی که رسانه‌ی قدرتمند واقعاً میتونه کنترل کننده‌ باشه. 


احساس حقارت و نادانی دارم الان. به ابن فکر میکنم که چرا باید الان تحت تاثیر ابن صحبتا باشم و انقدر دیر متوجه شده باشم، در صورتی که باید خودم حتی بتونم نقد کنم ابن صحبتا رو. ولی اعتراف میکنم دانش ی تاریخی و اقتصادی من چیزی نزدیک به صفره و این شرم‌آوره برا خودم. 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها